در دهههای اخیر اهمیت هوش هیجانی در کسبوکارها و روابط کاری بیش از هرزمانی آشکار و مهم گردیده است. هوش هیجانی امروزه بهعنوان یکی از عوامل مهم و مرتبط با موفقیت در کار وزندگی شخصی افراد، موردبررسی و تحلیل قرار میگیرد. عاملی که بر ایجاد انگیزه و مدیریت موقعیتهای دشوار در کسبوکارها موردتوجه قرارگرفته است
هوش هیجانی چیست
هوش هیجانی به زبان ساده عبارت است از توانایی یک فرد در تشخیص، درک و مدیریت احساسات و هیجانات خود و دیگران.
اهمیت هوش هیجانی در محیط کار
برخلاف تصور خیلیها که داشتن ضریب هوشی بالا را برای افراد و در محیطهای کاری آنها لازم و ضروری میدانند، خیلی از مشکلات کاری در هر کسبوکاری قبل از هر چیزی نیاز به استفاده درست و بهجا از هوش هیجانی افراد آن کسبوکار دارد
مدیرانی دارای هوش هیجانی، معمولاً افرادی هستند باانگیزه بالا که میدانند چه طور در ارتباط با افراد پیرامون خود از ظرفیتها و توانمندیهای آنها به نفع مجموعه یا سازمان خود استفاده کنند
افرایش هوش هیجانی
خوشبختانه هوش هیجانی جز مهارتهایی است که با تمرین زیاد قابلافزایش میباشد. برای بهبود هوش هیجانی خود به روشهای زیر توجه کنید
۱ – مکث کنید
قبل از صحبت کردن، انجام کاری یا واکنش نشان دادن به کسی مکث کنید. خیلی از مواقع ما هنگام صحبت کردن یا واکنش نشان دادن به صحبتهای کسی دارای هیجانات یا احساسات تندی هستیم که این هیجانات باعث تأثیر منفی بر روی مکالمه یا ارتباط ما میگذارد.
۲ – فعالانه گوش دهید
گوش دادن فعالانه به دیگران باعث میشود خواستهها و هیجانات آنها را فهمیده و ما را قادر خواهد ساخت که مشکلات آنها را بهتر و بیشتر حل کنیم. با گوش دادن فعالانه تمرکز و توجه ما از خودمان و هیجاناتمان به سمت دیگران و خواستهها و هیجانات آنها منتقل میشود
۳ – افکارتان را کنترل کنید
معمولاً افراد نمیتوانند نسبت به اتفاقاتی که برایشان میافتد یا هیجاناتی که در لحظه احساس میکنند، کنترلی داشته باشند اما میتوانند به واکنشی که میبایست نسبت به اتفاقات نشان دهند کنترل داشته و این کار فقط با تمرین جهتدهی و مدیریت افکارمان امکانپذیر است
چه طور افکارمان را کنترل کنیم؟
هرزمانی که در محیط کاریتان مشکلی پیش میآید بهجای اینکه دنبال مقصر باشید و یا اینکه خودتان یا دیگران را مقصر بدانید، تمام تمرکز و تلاشتان را برای حل مشکل و پیدا کردن راهحلی برای آن بگذارید
کنترل افکار یعنی اینکه بدانید و درک کنید که ایجاد یک اتفاق بد یا مشکل در محیطهای کاری بههیچوجه در کنترل و اختیار ما نیست اما حل آن تماماً در اختیار و کنترل ما میباشد. پس تمام فکرتان را بر روی مسائلی متمرکز کنید که در اختیار شماست
۴ – دیگران را تحسین کنید
زمانی که تحسین کردن دیگران در شما به یک عادت اساسی واصلی تبدیل میشود، این کار مغز شمارا برای تمرکز بر روی خوبیهای دیگران تربیت میکند و باعث میشود اول اینکه حس همدلی در شما افزایشیافته و دوم اینکه درک عمیقتری از خواستهها و انگیزههای دیگران داشته باشید
تحسین کردن دیگران زمینه را برای گفتگو یا مذاکره جدی در موارد دشوار کاری فراهم میکند همانطور که باعث کاهش حالت تدافعی و تقویت گشادهرویی در مقابل افکار و نظریات مخالف میگردد
۵ – به انتقادات توجه کرده و از آنها به نفع خود استفاده کنید
انتقادات خیلی مواقع ناراحتکننده میباشد ولی همیشه میتواند کمککننده باشد بهشرط اینکه حقایقی را در مورد شما افشا کنند. هنگام مواجهشدن با انتقادی، اولازهمه از خودتان بپرسید که چه طور میتوانید از این انتقاد به نفع خودتان استفاده کنید
۶ – به زبان بدن افراد توجه کنید
بیشتر ارتباطات در محیطهای کاری بر مبنای مهارتهای غیرکلامی است. افرادی که فقط با گوشهایشان به حرف دیگران گوش میدهند هرگز نخواهند توانست پی به احساسات، افکار و خواستههای آنها برده و در خیلی از مواقع در برقراری ارتباط با آنها ناکام میمانند
۷ – عذرخواهی کنید
در محیطهای کاری خیلی از مواقع افراد متوجه منظور یکدیگر نشده و به احساسات یکدیگر آسیب میرسانند در این مواقع عذرخواهی کردن باعث ایجاد محبت و ترغیب شدن به درک بهتر دیگران میشود. عذرخواهی در اعتمادسازی و ایجاد احترام در محیطهای کاری بسیار تأثیرگذار میباشد
۸ –مسائل را از دید دیگران ببینید
در مواقعی که با دیگران اختلافنظر یا در مورد مسئلهای بحث دارید سعی کنید خواستهها، هیجانات و انگیزه طرف مقابلتان را بررسی کنید و مسئله پیشآمده را از نگاه و نظرگاه او ببینید. در این مواقع سعی کنید دلایل آن فرد برای برخورد با آن مسئله را بفهمید. در این صورت قطعاً به زمینههای مشترکی برای حل مشکل خواهید رسید